دایانا پرنسس کوچولو

8 ماهگی

عشق مامان! دوباره بعد از مدتها تونستم نصف شبی که تو و باباجون خوابیدین واست بنویسم.. تو ٣روز دیگه ٨ماهه میشی! کلی بزرگ و فهمیده شدی ولی مثل همیشه آروم و بی سروصدایی..! الهی مامان قربونت بره که صدای گریه تو رو خیلی کم میشنویم و همیشه صدای دد کردنت و یا جیغ کشیدن های از سر خوشحالی و بازیگوشیت تو خونه هست با همه زود خو میگیری و غریبگی نمی کنی، عاشق جمع هستی و تو مهمونی با همه می خندی این روزا اینقدر غلت میزنی که اگه وسط تخت ٢نفره هم بذارمت باید کلی بالشت اطرافت بذارم که نیفتی. بعد از ٦ ماهگیت که غذای کمکیت شروع شده داری کمکم وزن میگیری..ولی هنوز خیلی ظریف و کوچولویی!! ماشالا بر خلاف شیر خوردنت ، غذا خوردنت خوبه و الان هر روز فرن...
18 اسفند 1391

5 ماهگی

عروسک مامان الان 5ماه و 17 روزش شده. مامانی هم بدلیل مشغله زیاد والبته کمی تنبلی نتونسته وبلاگش رو به روز کنه. ماشالا دخملم بزرگ شده و همش بازی و توجه می خواد. الهی فدات بشم عزیزم! یک ماهی هست که داری غلت میزنی و تا میذارمت رو تشک بازیت فورا" به شکم برمیگردی و بعد 1-2 دقیقه صدای غرغر کردنت میاد و باید برگردونیمت.مثل لاک پشتی که به پشت برمیگرده و دست وپا میزنه که کسی کمکش کنه. خلاصه داری حسابی شیطون میشی ولی هنوز دخترآرومی هستی. شبها ساعت 10-11 میخوابی و تا صبح بیدار نمیشی. صبحها هم که بیدار میشی همیشه خندون هستی. دخمل خوش اخلاق مامانی فقط خیلی کم شیر میخوری و بیشتر تو خواب شیر میخوری, از بس شیطون شدی میخوای همش بازی کنی و حواست به اط...
8 دی 1391

اولین عکس پرسنلی

دخمل کوچولوی مامان امروز اولین عکس پرسنلی خودش را گرفت! واسه ثبت نام لاتاری باید عکس مخصوص میگرفتیم. الهی قربونت بشم که تو عکاسی مثل آدم بزرگا آروم و جدی بودی. عکاس اولش که فهمید میخواهیم پرسنلی بگیریم خیلی خندش گرفت، ولی قیافه جدی دخملم حساب کار را دستش داد.!! البته به مناسبت 3 ماهگی دایانا هفته قبل رفتیم آتلیه و کلی عکسای خوشگل از جیگرک گرفتیم که وقتی حاضر بشه میذارم. دخمل نازم مثل همیشه تو آتلیه هم آروم و با حوصله بود. الهی جگرشو بخورم..   ...
10 آبان 1391

کوچولوی خوش اخلاق مامان

کوچولوی من، تو الان 3 ماهت شده و من نتونستم تو این مدت واست بنویسم. تو الان یه کوچولوی بامزه و ناز شدی. عزیزم تو از اولین روز تولدت دختر آروم و صبوری بودی. شب اول تو بیمارستان که تا صبح یکسره خوابیدی و ما واسه شیر خوردن و تعویض مجبور بودیم به زور بیدارت کنیم. الان هم شبها وقتی میخوابی تا صبح یکسره می خوابی و همه میگن که من خیلی خوش شانسم. عشق من، همه بهت میگن کوچولوی خوش اخلاق! چون همیشه آرومی و خیلی کم گریه میکنی. با همه هم میخندی. اولین لبخندت را 22 روزگی زدی و ما کلی ذوق کردیم.الان هم که ماشالا خنده های قشنگت من و بابایی رو به وجد میاره. الهی مامان فدات بشه! از 2ماهگی یاد گرفتی که کم کم صدا در بیاری. الان که هر روز صبح وقتی بیدار میشی...
8 آبان 1391